قصه نامکرر انقلاب و دفاع مقدس
از راست حسین غفاری، عباسعلی نصرالهی، آقای ماهان
لطف خدا شامل حالمان شد و به خدمت خانواده دو بزرگوار عزیز رسیدیم.
آقای عباسعلی نصرالهی بزرگ خاندان که عمری را در قبل از انقلاب اسلامی که رد پایش لابلای اسناد ساواک هم به علت کمک به متحصنین در کاخ دادگستری و بازاریان و اصنافی که از بسته شدن مغازه هایشان متضرر شدند، همچنین فرزندانشان که در این راه متحمل حبس و ... شدند، دیده میشود.
همچنین پس از انقلاب نیز به عنوان بازاریان انقلابی در جهت پشتیبانی جبهه و جنگ کوشیدند و کمتر از آنها یاد شده است.
اما در محضرشان خاطرات به سمت شهید مهدی باکری راست شد و از ایشان به نیکی یاد کردند و از علاقه آقا مهدی به خودش گفت که شبی در یکی از مقرها که سفره شام را پهن میکنند و آقا مهدی با آقای نصرالهی هم بشقاب شده و هر دو در یک ظرف غذا میل میکنند.
آقا مهدی زرشناس بوده و میدانسته این بندگان خدا چگونه با پشتیبانی مالی و جنسی جبههها را برپا نگه میدارند.
خاطرات ریز و درشتی که طرح شد هر کدام قصه نامکرر انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس بود. به قول خودشان که فرمود گاه مثل یک فیلم سینمایی می نشینم و خاطراتم را نگاه میکنم. به قول شهریار:
بیر سینما پرده سی دیر گؤزوْمده
تک اوْتوروب ، سئیر ائده رم اؤزوْمده
تاریخ سند: 23 آذر 1357
متن سند:
درباره : عباسعلی نصرالهی فرزند شیخ حاجی متولد 1308 دارای شماره شناسنامه 62 صادره از رضائیه نتیجه تحقیقات معموله حاکیست از طریق یکی از روحانیون رضائیه بنام سید علی اکبر قریشی در منبر مسجد اعظم عنوان شده چنانچه بازاریان بعلت تعطیل بودن بازار احتیاج به پول دارند بنامبرده بالا مراجعه و بطور قرض الحسنه وجه مورد نیاز را دریافت دارند که این اجازه از طریق کانون خیریه انصار که سرپرست آن یکی از روحانیون بنام محمد فوزی میباشد بنامبرده فوق تفویض شده تا از آن برای رفع مشکل اصناف استفاده نماید ضمنا وجهی از طریق بازاریان متعصب مذهبی جهت تهیه خوراک و میوه برای متحصنین در دادگستری جمع آوری گردیده است که نصرالهی در این زمینه نقش فعالی داشته ولی مبلغ آن بوضوح مشخص نیست.
سرپرست سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجانغربی ـ مبینی
منبع:
کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 20 صفحه 287