بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین علیه السلام» ثبت شده است

گریه روزگار بر حسین علیه السلام

شنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۳ ب.ظ

 

بی شک شعر معروف محتشم کاشانی:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

یکی از پر رونق ترین اشعاری است که خود را در محرم نشان می دهد. حتی کتیبه های محرم مزین به همین شعر است. در عین حال صُور خیال در این مرثیه به وفور دیده می شود. که البته  گاهی این اشعار مبنای روایی هم دارد.

بیت دیگری از این مجموعه محتشم هست که می گوید:

گر چشم روزگار بر او فاش می‌گریست

خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا

این تصویرسازی واقعاً بیان یک حقیقتی است که در عالم بالا خبرهایی هست و خیلی از عالمان و عارفان از برخی حالات آن پرده برداشته اند و به قول خود محتشم:

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

 لذا گاهی باید به اشعار عاشورایی با این دیده نگریست که شهادت امام معصوم علیه السلام تنها یک اتفاق کوچک در عالم ماده نیست که چشمان ما غبار آلود مادیت است و نمی توانیم خیلی از چیزها را ببینیم.

در بخشی از زیارت ناحیه مقدسه چنین آمده:

«فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ‏ الدُّمُوعِ‏ دَماً‏»

امام زمان(عج) می فرماید: صبح و شب برای تو ناله می‌کنم و بجای اشک بر تو خون می‌گریم.

پس جای تردید نیست که عالم هوشمند که درک درستی از حقیقت هستی دارد بر این عزا گریه کند و اگر این گریه آشکار می گردید از ایوان کربلا خون می گذشت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۰۲ ، ۱۹:۱۳
حسین غفاری

به استقبال محرم

دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۵۲ ب.ظ

 

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله) :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود:
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.

(جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)

 

ماه محرم با یاد و نام امام حسین علیه السلام گره خورده است آنچنان که بوی محرم که می آید حرارت و گرمای حسینی در دلها شعله می کشد:

 

بوی محرم است که از دور می رسد

دل را شراره­ها به سر شور می رسد

بازم دهید پیرهن مشکی ام کزآن

چشمان بی قرار مرا نور می رسد

موسای عشق آمده اینک به کربلا

کاین راه عاشقی به خود طور می رسد

آن کار ناتمام خلیل از ورای قرن

اینجا چه عاشقانه به منظور می رسد

کم مانده است تا که قیامت شود بپا

زین نفخت عزا که به این صور می رسد

این کاروان غم به چه بزمی رسیده است

بر جای آب نیز، عطش جور می رسد

شعر: حسین غفاری

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۲ ، ۱۹:۵۲
حسین غفاری

پیکر سالم شهدای کربلا

شنبه, ۳ تیر ۱۴۰۲، ۱۱:۲۳ ق.ظ

آرامگاه شهدای کربلا

 

هوالشهید

زنده‌ ی جاوید کیست کشته‌ ی شمشیر دوست

که آب حیات قلوب ، در دم شمشیر اوسـت

گر بشکافی هنوز ، خاک شهیدان عشق

آید از آن کشتگان زمزمه‌ ی دوست دوست

فؤاد کرمانی

 

داشتم کتاب «اختران فروزان ری و تهران» نوشته شیخ محمد شریف رازی را تورق می کردم که در شرح احوال حاج سید ابوالقاسم بن حاج سیدمحمد عصار مطلبی دیدم غریب که در اینجا نقل می کنم :

«...وقتی در عصر ناصر الدین شاه حرم و سرداب حضرت سیدالشهدا علیه الصلوه و السلام احتیاج به تعمیر اساسی داشت، شاه، آیه الله حاج شیخ عبدالحسین طهرانی معروف به شیخ العراقین را برای این خدمت اعزام نمود و او از طهران به کربلا رفت. من کوچک بودم و در خدمت پدرم آیت الله حاج سید محمد عصار به کربلا رفتم و در موقعی که سرداب مطهر را تعمیر می کردند دیدم قبر شریف شهدا را که نبش شده بود بدن مطهر جناب «جون» غلام سیاه حضرت زین العابدین علیه السلام که آخر شهدا قرار داشت، تر و تازه بود و حتی خاشاک و شاخه و برگ درخت خرما را که امام علیه السلام روی او ریخته بود به برکت آن، بدن شریف و ابدان پاک شهدا کربلا تازه مانده است.

ص224 و225

 

توضیح: امیرالمؤمنین علی(ع) «جون بن حُوی» را از فضل بن عبّاس خریداری و به ابوذر هدیه کرد. وی تا هنگام تبعید ابوذر و در تبعیدگاه (ربذه)، در کنار او بود. پس از وفات ابوذر در سال 32 هجری، جون به مدینه برگشت و در خدمت امام علی(ع)، سپس در خدمت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) قرار گرفته و در خانه امام سجاد(ع) زندگی می‌کرد. او همراه امام حسین(ع) و اهل بیتش از مدینه به سوی کربلا روانه شد و در زمره یاران آن‌حضرت قرار گرفت.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۲ ، ۱۱:۲۳
حسین غفاری