تنها بگو خدا
گاهی وقتی قرآن خوانده می شود(البته نوع خودم را عرض می کنم) همینقدر که سوره ای را می خوانیم و یا جزئی را ختم می کنیم. وقتی کمی با طمأنینه و دقت ملاحظه می کنی و در کنارش به تفسیر نگاه می کنی می بینی یک منبع غنی از معارف اسلام را در پیش رو داری.
گاهی هم به برخی از بیانات عرفا که نظر می اندازی می بینی چه ظرایفی را از همین آیات استخراج کرده اند.
در جایی دیدم از دل آیه 91 سوره انعام این فراز را که: «قل الله ثم ذرهم» را چه به ظرافت بیرون کشیده تا به «الیس الله بکاف عبده(آیه 36 سوره زمر)» برسد تا شرح دهد که :
مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ
بخش اول آیه 4 سوره احزاب
و اوحدی مراغه ای از همین معارف برداشتی شاعرانه کرده که:
در ضمیر ما نمی گنجد بغیر از دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
قل الله ثُمَّ ذرهم صحیح است یعنی فتحه روی تشدید است نه زیر تشدید