هو
... کلمه «هو» در زبان عربی، ضمیر مفرد مذکر غایب است. «هو» در مذکر و «هیَ» در مؤنث برای بیان مفرد مذکر غایب استعمال میشود. ادبا میگویند و درست هم میگویند که: مرجع ضمیر باید مشخص باشد. اساسا هر ضمیری مرجعی دارد و ضمیر بدون مرجع بیمعناست. مرجع ضمیر «هو» چیست یا کیست؟
ظاهراً مرجع این ضمیر مضمر است و اقلا پیش از خودش ذکر نشده است.
مرجع ضمیر «هو» در عالم محسوسات نیست؛ در عالم معقول و معانی متعین هم نمیتوانیم دست روی معنی معین و متعین بگذاریم و ادعا کنیم که مرجع ضمیر «هو» است. پس آیا این ضمیر «هو» مرجع ندارد؟ مرجع این ضمیر آن چیزی است که ما به آن نمیرسیم و نمیتوانیم انگشت رویش بگذاریم. پس مرجع این ضمیر، همه چیز هست و هیچ چیز نیست!
این که هیچ چیزی مرجع «هو» نیست، روشن است، اما این که همه چیز مرجع «هو» باشد، روشن نیست!
اگر به قید «تعین» اشاره کنیم، غلط گفتهایم. هیچیک از امور متعین، از ملک تا ملکوت، از ذره تا کهکشان، مرجع این ضمیر نیست؛ اما مرجع این ضمیر حتما و حتما چیزی است که هیچیک از موجودات عالم امکان، از ذره تا کهکشان، از زیر سیطره آن بیرون نیست.
....
مرجع ضمیر «هو» کل هستی است؛ اما هیچیک از تعینات هستی هم نیست.
پس وقتی میگوییم «هو» همه چیز است و هستی مطلق است، ابهام نگفتهایم. آن هستی مطلق عین تعین است، منتها تعینی است که همه تعینات از او ناشی میشود.
(از کتاب: «قرآن، عقل الله»، گفتگوی کریم فیضی با استاد دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی از بخش تفسیر سوره اخلاص از ص 497 لغایت 503)