آقا رحیم
هیچ چیز مثل خبر درگذشت بهترین دوستانت در اول صبح غافلگیرت نمی کند.
سالهای دفاع مقدس آدم آماده تر بود! می شنید فلانی شهید شد، فلانی مجروح شد، فلانی ...
اما بعد از سالهای دفاع مقدس هر جا نقل محافل این بود که ما جا ماندیم از آن قافله!
حاج رحیم قره جه داغی از آن نیروهای مخلصی بود که با آغاز انقلاب پای خود را روی رکاب همراهی با انقلاب گذاشت. پس از پیروزی خود را وقف پاسداری از انقلاب کرد و با شروع جنگ تحمیلی جان خود را در طبق اخلاص گذاشت. در اولین روزهای جنگ خودش را به جنوب رساند و با شهیدانی چون مهدی باکری، حمید باکری، مهدی امینی و ... همراه شد.
تا پایان جنگ از یک نیروی ساده بسیجی پله های ترقی را از فرماندهی گردان تا فرماندهی تیپ رساند و با پایان جنگ در سنگر روایت نشست و از شهیدان و از حماسه های جنگ گفت.
کتاب به وسعت واژه های بی مرز تنها بخش کوچکی از خاطرات او را رقم زده است.
امروز یکشنبه 22 مرداد ماه 1402 خبر درگذشت این سردار سرافراز اسلام ما را متأثر نمود و داغ تمام شهیدان در دلمان تازه شد.
خداحافظ ای مانده از قافله
نداری ز یاران خود فاصله
سلام مرا سوی یاران رسان
نمانده ست ما را قرار و توان
صد حیف که نسل جوان و نوجوان ارومیه، این ستاره های گمنام را که اطرافشان نفس می کشند، نمی شناسند. یاران شهدا تک تک می روند و فضای زندگی ما تاریک تر می شود