بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

نقد کتاب همزاد تنهایی

جمعه, ۱۵ آذر ۱۴۰۴، ۰۵:۱۳ ب.ظ

همزاد تنهایی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

نقدی بر کتاب همزاد تنهایی کریم فیضی

آشنایی من با آقای «کریم فیضی» با کتاب «قرآن عقل الله» آغاز شد که گفتگوهایی با استاد دکتر غلامحسین ابراهیمی‌دینانی پیرامون قرآن کریم است. بعد از آن هم چند کتاب به این قفسۀ آشنایی افزوده شد.

در عین حال کتابهایی که در خصوص «علامه سید محمد حسین طباطبایی» نوشته می‌شدند، همیشه برایم جذاب بود. و از همین راه چند کتابی را که در بارۀ برادر ایشان «سید محمد حسن الهی طباطبایی» نیز به چاپ رسیده بود، مشاهده کرده‌ام.

کتاب «همزاد تنهایی» را دوست ارجمندم «دکتر صمد اسماعیل‌زاده» معرفی نموده و آن را با ولع هرچه تمام خواندم. در فاصلۀ کوتاه چندماهۀ اخیر کتاب «من بی من» را از آقای «نادر مسیبی» خوانده بودم. دکتر اسماعیل‌زاده از من پرسیده بود که کتاب «من بی من» (که در رابطۀ علامه محمد حسن الهی طباطبایی نوشته شده) چگونه بود که من گفته بودم: متن کتاب به لحاظ داستانی ضعیف است اما پاورقی‌ها، کمک شایانی برای درک زمانۀ آقای الهی و افراد پیرامونی و اساتید وی داشتند.

اما کتاب همزاد تنهایی، برخلاف «من بی من»، از متن خوبی برخوردار بود لکن برخی ادعاها و نقل قولها برای خواننده نیاز به مرجع داشت. شاید نامگذاری «رمان شخصیت محور» برای این کتاب، توجیه کننده ندادن ارجاع در آن باشد ولی مطالبی مثل تغییر نگاه علامه به غرب آن هم با یک مسافرت درمانی، ادعای بسیار سنگینی است که نیاز داشت تا پس و پیش چنین مطالبی در متن ارجاع داده شده بخوبی دیده شود.

در فرازهایی از کتاب، برخی از شخصیت‌ها ناخواسته تخریب شده و بازسازی هم نشده‌اند. مثل فروریختن شخصیت برجستۀ آقای الهی که با مرتبط بودن او با «محمدعلی ارتقائی» و ماجرای احضار ارواح و ... روی داده است. و هیچ اشاره‌ای به ارتباط ایشان با آقای «سیدعلی آقا قاضی» و مراتب علمی او و ... نکرده‌اند.

تکلیف «سید حسین نصر» و «پروفسور کربن» هم بالاخره مشخص نشده و از سیر تحولی نصر از همکاری با دربار تا به امروز چیز زیادی به دست نداده هرچند از عهدۀ تخریب بخوبی برآمده است.

از شاگردان برجستۀ دیگر علامه مثل «آیت اله حسن‌زاده آملی»،«آیت اله جوادی آملی» و «آیت اله علی سعادت‌پرور» و ... که نقش بسزایی در نشر افکار علامه در ساحتهای مختلف داشتند سخنی به میان نیامده است. و یا از مرتبطینی چون «علامه طهرانی» کم سخن به میان آمده است.

در برخی جاها احساس می‌شود با محمل نیاز مالی، برخی منشورات علامه تحقیر شده باشد: «نبود منبع درآمد ثابت و پرهیز اکید از دریافت وجوهات و نذورات و هدایا و نبود نعمت بیمه ... ریال به ریال مبالغی را که به عنوان حق التالیف به دستش می‌دادند مهم و حیاتی می‌کرد. حتی دو کتاب درسی «بدایة الحکمه» و «نهایة الحکمه» هم با تمام ابداعی و نوآورانه بودنشان آغشته به مضراب نیاز بودند! اسباب تأسف بود که به درخواستهای پایین‌تر از کتاب هم پاسخ مثبت می‌داد. مقاله‌های درخواستی را با دستهایی که یک لحظه هم از لرزش نمی‌ایستاد کلمه به کلمه اول با مداد می‌نوشت بعد با خودکار پاکنویس می‌کرد و بعد...»(ص 117 کتاب)

هرچند خود علامه در خصوص المیزان و اشتباهات احتمالی، می‌فرمود: «ما ادعای عصمت نداریم ...» لکن برای کم‌رنگ شدن برخی آثار حضرت علامه باید افسار اسب چموش داستان را در کوچه‌پس‌کوچه‌های نقد بیشتر می‌چرخاند.

با این همه ورود این کتاب را به بازار نشر به فال نیک می‌گیریم.

حسین غفاری

جمعه 14 آذر 1404

نظرات  (۱)

درود

وبلاگ زیبایی دارین ، متشکر بابت اینکه به من سر زدین و نظر دادین :
366day.ir

ممنون میشم اگه من را هم به پیوندهای روزانه تون اضافه کنین.
سپاس فراوان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی