بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

شهیدان غریب

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۰، ۰۶:۵۴ ق.ظ

هوالشهید
علیرضا حاج ابراهیم تهرانی معروف به خسرو تهرانی متولد 24/8/1338 از دانشجویان دامپزشکی دانشگاه ارومیه که در دوران انقلاب در ارومیه حضور داشت و عضو شورای مدیریت جهاد دانشگاهی بود و جذب بسیج شد و در دوره¬ای که آقای رحیم قربانی مسئولیت بسیج را بعد از حمید باکری در دست داشت مسئولیت نیروی انسانی را بر عهده گرفت. 
حکایت غریبی این نوع از آدمها اینجاست که متولد تهران باشی ولی در میان بچه های ارومیه بروی جبهه و شهید شوی و کسی حکایتش را به خانواده و فامیلش نگوید. 
حاج رسول محمدزاده نقل می کند که نیروهایی را ما از ارومیه برداشتیم و رفتیم جبهه، یک عده هم از تبریز آمده بودند. یک عده ای هم از اینجا و اونجا بودند که گردانی به نام ثارالله را ایجاد کرد که فرماندهی این گردان هم به خسرو تهرانی سپرده شد. 
قرار بود گردان ما هم در عملیات بیت المقدس شرکت داشته باشد. محوری در منطقه جفیر به این گردان سپرده می شود. رسول، خسرو، اصغر ملکانی و یک نفر دیگر(احتمالاً مجتبی فوقی) با دو موتور قرار می شود بروند شناسایی محور. یک دفعه متوجه می شوند که در خط نفوذ کرده و از پشت عراقی ها درآمده اند. 
طوفان گرد و غبار به هوا بلند بود که متوجه جابجایی تانکهای دشمن می شوند. از آنطرف هم این گروه را عراقی ها می بینند و به تعقیب آنها می پردازند. 
گروه شناسایی سریع خود را به خط رسانده و خسرو در کنار یکی از گروهانهای مستقر در خط می ماند. حاج رسول به عقبه برگشته و منتظر دستور خسرو می ماند. 
عراق که به کمک تانکهایش پاتک سنگینی را آغاز کرده بود خط را زیر آتش می گیرد. خسرو از حاج رسول می خواهد که تمام آرپی جی زن ها را به خط بفرستد. مجید حقانی و محمد وصفی و چند نفر دیگر به همراه حاج رسول به محور می روند. اطراف خط خسرو که خاکریز درست و حسابی هم نداشت توسط ارتش تخلیه شده تا در موضع بهتری به مقابله بایستند. نیروهای خسرو در حال قیچی شدن بودند و آرپی جی زن ها در عقب آن نیروها با تانک ها درگیر می شوند ولی کار چندانی از پیش نمی رود و تمام گروهان خسرو در این نبرد نابرابر به شهادت می رسند. هیچکس از آن گروهان به عقب بر نمی گردد که حکایت ایستادگی آنها را روایت کند. 
و اینگونه خسرو و یارانش در 24/2/1361 چند روز مانده به آزادی خرمشهر در غربت تمام به شهادت می رسند. 
حاج رسول می گوید چند روز طول کشید که دشمن عقب رانده شود و ما به آن محور برسیم. خیلی از شهدا زیر زنجیر تانکها له شده بودند. و برخی را هم دفن کرده بودند. به هر نحوی بود شهدا را تفحص کرده و به پشت جبهه منتقل می کنند. 
یاد و نامشان جاودانه باد. 
با تشکر از حاج رسول محمدزاده از پیشکسوتان ایثار و شهادت

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۰/۰۴/۱۵
حسین غفاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی