شهدای خدمت
از اوایل اردیبهشت خداوند لطف فرمود و ما عازم کربلا و نجف و کاظمین و سامرا شدیم.
پس از آن هم با کمی استراحت از اوایل دهه کرامت در قم و سپس در مشهدالرضا(علیه السلام) حضور داشتیم.
چهارشنبه ای که در مشهد سیل آمد ما در مشهد بودیم و تا اینکه یکشنبه از مشهد راه افتادیم به طرف قم.
در اتوبان گرمسار به قم بودیم که پسرم زنگ زد و گفت اخبار را شنیدید؟
و ماجرا ناپدید شدن بالگرد رئیس جمهور را گفت.
این مسیر یکساعت برایمان مثل یک روز طولانی گذشت
نذرهای مختلف و صدقات و ادعیه و .... به همراه همسرم در طول راه با ما بود تا اینکه وارد قم شدیم. شب ولادت آقا علی بن موس الرضا علیه السلام بود و اینجا شهر خواهرش بود. مردم در حال پخش شیرینی و شربت بودند و گویا نمی خواستند باور کنند که گویا اتفاقی افتاده.
اما ساعاتی بعد کم کم بساط شیرینی و شربت جمع شد و کم کم پرچمهای عزا سر بلند کردند!
خبر بسیار تکان دهنده ای بود.
اما این شهیدان وقتی می روند هم تولید ثروت معنوی می کنند.
میثاق دوباره
وحدت دوبار
و ثبت طرازی از خدمت که دیگر نمی شود از آن عقب نشست.
خداوند ما را از شهدا جدا نفرماید.