بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

رضای خدا

شنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۴۹ ب.ظ

شهید منصور همتی

 

برخی از شهدا چقدر حساس بودن به ادبیات رایج زمان خودشان!

شاید منصور هم دیده بود که برای برخی از شهدا نوشته باشند: جوان ناکام!

کام جویی یک جوان 20 ساله عاشق خدا چه می توانست باشد؟ شهید منصور همتی در وصیتش به آن اشاره می کند که:

«خواهش می کنم به اینجانب جوان ناکام نگوئید چون کام من رضای خدا بود که ان شاء الله اگر خدا بخواهد به آن هم می رسیم.»

 

آری شهدا درس آموخته مکتب سیدالشهدا علیه السلام هستند که فرمود:

إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ

تا در این معامله خداوند هم خطاب به آنان بفرماید:

یا اَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی اِلی رَبِّک راضِیةً مَرْضِیةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی

 ای نفس آرام گرفته به سوی پروردگارت باز گرد در حالی که تو از او راضی هستی و او از تو راضی، پس داخل بندگان من شو، و وارد بهشت من شو.( سوره فجر، آیه۲۷-۳۰)

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۲ ، ۲۲:۴۹
حسین غفاری

زیارت عاشورا مروری از غدیر تا ظهور

جمعه, ۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۲۲ ق.ظ

 

گاهی برای دیدن حوادث باید اطراف موضوع را کنکاش کرد. رحلت پیامبر بزرگوار اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی در روز دوشنبه ۲۸ صفر سال یازدهم هجرى قمرى که اتفاق افتاد، هنوز پیکر مبارکش در آغوش امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود که تخم نفاق را در سقیفه کاشتند. غدیر را به فراموشی سپردند و به دنبال انتخاب خلیفه مسلمین از میان کاندیداتورهای آن موقع شدند و موضوع امامت را کنار گذاشتند.

فراموشی غدیر و خانه نشینی امیرالمؤمنین همان است که در زیارت عاشورا می­گوئیم:

فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ ، وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها

یعنی همان مقامی را که در غدیر پیامبر از سوی خداوند به علی داده بود را کناری گذاشتند و بنیان ظلم و جور را بنا نهادند. همین امر باعث شد تا اتفاقات بعدی از شهادت امیرالمؤمنین در محراب، شهادت امام حسن علیه السلام و شهادت امام حسین علیه السلام رقم بخورد. بر همین اساس حضرت زینب(س) در عزای برادرش حسین(ع) چنین ‌گفت:

بِأَبِی مَنْ أَضْحَى عَسْکَرُهُ فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ نَهْباً (*)

«…پدرم به فدای کسی که لشکرش در روز دوشنبه غارت شد».

یعنی شهادت امام حسین علیه السلام را برآمده از همان روز رحلت پیامبر و فراموشی غدیر اعلان می کند.

از سوی دیگر زیارت عاشورا همین واقعه را به آخر قضیه یعنی ظهور نیز متصل می گرداند که:

فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذی اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنی بِکَ اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ

پس از خدایی که مقام تو را بلند و گرامی داشت و مرا هم بواسطه دوستی تو عزت بخشید از او درخواست می ‏کنم که روزی من گرداند تا در رکاب امام منصور از اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله باشم.

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

 

(*)سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص ۱۳۳، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۰۹:۲۲
حسین غفاری

حضرت علی اکبر علیه السلام

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۵۷ ق.ظ

 

از روز واقعه عاشورا تا امروز، خیل کلمات در رثای آن «رستخیز عظیم» که بی نفخ صور اتفاق افتاد، همچنان در حرکت است. گاه از حنجر محتشم کاشانی ندایی برمی خیزد که:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

گاه از زبان محمد حسین شهریار به زبان آذری که:

حسینه یرلر آغلار گویلر آغلار

بتول و مرتضی، پیغمبر آغلار

به قول شیخ بهایی:

هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید

بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه

در این میان اشعار عمان سامانی (میرزا نورالله بن میرزا عبدﷲ بن عبدالوهاب چهارمحالی اصفهانی ۱۲۵۸ - ۱۳۲۲ ه. قمری) در دیوان شریف گنجینه الاسرار حال و هوایی دیگرگونه دارد و با زبان عرفانی واقعه کربلا را به تصویر قلم کشیده است.

آمدن حضرت علی اکبر علیه السلام خدمت حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه از زیباییهای والایی برخوردار است چه از حیث تصویرسازی و چه از حیث محتوایی، آنجا که می گوید:

از رخت مست غرورم می‌کنی

از مراد خویش دورم می‌کنی

گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست

رو که در یک دل نمی‌گنجد دو دوست

لذا به مناسبت ایام این بخش را بصورت کامل در این پست قرار می دهم تا این صحنه بازنشر شود:

در جواب از تُنک شکر قند ریخت

شکر از لب های شکر خند ریخت

گفت: کای فرزند مُقبل آمدی

آفت جان، رهزن دل آمدی

کرده‌یی از حق؛ تجلی ای پسر

زین تجلی، فتنه‌ها داری بسر

راست بهر فتنه، قامت کرده‌یی

وه کزین قامت، قیامت کرده‌یی

نرگست با لاله در طنازیست

سنبلت با ارغوان در بازیست

از رخت مست غرورم می‌کنی

از مراد خویش دورم می‌کنی

گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست

رو که در یک دل نمی‌گنجد دو دوست

بیش ازین بابا! دلم را خون مکن

زاده‌ی لیلی؛ مرا مجنون مکن

پشت پا، بر ساغر حالم مزن

نیش بر دل؛ سنگ بر بالم مزن

خاک غم بر فرق بخت دل مریز

بس نمک بر لخت لخت دل مریز

همچو چشم خود به قلب دل متاز

همچو زلف خود، پریشانم مساز

حایل ره، مانع مقصد مشو

بر سر راه محبت، سد مشو

لن تنالوا البر حتی تنفقوا

بعد از آن؛ مما تحبون گوید او

نیست اندر بزم آن والا نگار

از تو بهتر گوهری، بهر نثار

هرچه غیر از اوست، سد راه من

آن بت ست و غیرت من، بت شکن

جان رهین و دل اسیر چهر تست

مانع راه محبت، مهر تست

آن حجاب از پیش چون دورافکنی

من تو هستم در حقیقت، تو منی

چون ترا او خواهد از من رو نما

رو نما شو، جانب او، رو، نما

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۰۲ ، ۰۹:۵۷
حسین غفاری

از نسل قاسم

دوشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۱۲ ق.ظ

 

بی شک پیروزی انقلاب اسلامی ایران مرهون همین دسته های عزاداری ماه محرم و صفر بود. قیام ابا عبدالله الحسین علیه السلام سرلوحه قیام، علیه نظام ستمشاهی بود.

برای همین در ادامه انقلاب که یزیدیان زمان می خواستند این انقلاب را سرکوب کنند در کربلای جبهه ها حماسه هایی همچون روز عاشورا به تصویر کشیده شد. یکی از این الگوهای جاودانه حضور نوجوانانی بود که با تأسی به حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام در خطوط مقدم جبهه حاضر شدند و به شهادت رسیدند.

حضور یکی از این نوجوانان به نام مرحمت بالازاده در جبهه حکایتی قاسم گونه دارد.

مرحمت تکلیف خود را شناخته و برای رسیدن به هدف خود، تصمیم می گیرد تا مجوز حضور در جبهه اش را از رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای اخذ کند.

در آن ملاقات به حضور حضرت قاسم (ع) در واقعه عاشورا و 13 ساله بودن آن بزرگوار اشاره کرده و می گوید «اگر من 12 ساله اجازه حضور در جبهه ندارم، پس از شما خواهش می کنم که دستور بدهید  بعد از این روضه حضرت قاسم (ع) خوانده نشود.»

حرف های مرحمت، رئیس جمهور را تحت تأثیر قرار داد و ایشان دست خطی با این مضمون می نویسد که «مرحمت عزیز می تواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود»

 

ما زنسل کربلائیم و به عاشورای خویش

عاشقانی همچو قاسم را به میدان داشتیم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۱۲
حسین غفاری

گریه روزگار بر حسین علیه السلام

شنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۳ ب.ظ

 

بی شک شعر معروف محتشم کاشانی:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

یکی از پر رونق ترین اشعاری است که خود را در محرم نشان می دهد. حتی کتیبه های محرم مزین به همین شعر است. در عین حال صُور خیال در این مرثیه به وفور دیده می شود. که البته  گاهی این اشعار مبنای روایی هم دارد.

بیت دیگری از این مجموعه محتشم هست که می گوید:

گر چشم روزگار بر او فاش می‌گریست

خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا

این تصویرسازی واقعاً بیان یک حقیقتی است که در عالم بالا خبرهایی هست و خیلی از عالمان و عارفان از برخی حالات آن پرده برداشته اند و به قول خود محتشم:

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

 لذا گاهی باید به اشعار عاشورایی با این دیده نگریست که شهادت امام معصوم علیه السلام تنها یک اتفاق کوچک در عالم ماده نیست که چشمان ما غبار آلود مادیت است و نمی توانیم خیلی از چیزها را ببینیم.

در بخشی از زیارت ناحیه مقدسه چنین آمده:

«فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ‏ الدُّمُوعِ‏ دَماً‏»

امام زمان(عج) می فرماید: صبح و شب برای تو ناله می‌کنم و بجای اشک بر تو خون می‌گریم.

پس جای تردید نیست که عالم هوشمند که درک درستی از حقیقت هستی دارد بر این عزا گریه کند و اگر این گریه آشکار می گردید از ایوان کربلا خون می گذشت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۰۲ ، ۱۹:۱۳
حسین غفاری

حضرت علی اصغر (ع)

جمعه, ۳۰ تیر ۱۴۰۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ

 

السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحُسَینِ، الطِّفْلِ الرَّضِیعِ وَ الْمَرْمِی الصَّرِیعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّمَاءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِی حَجْرِ أَبِیهِ، لَعَنَ اللهُ رَامِیهُ حَرْمَلَهَ بْنَ کاهِلٍ الْأَسَدِی وَ ذَوِیهِ.

سلام بر عبدالله بن حسین، کودک شیرخواره‌ای که تیر خورد و به شهادت رسید، و در خون خویش غلتید و خونش در آسمان بالا رفت. کودکی که با تیر در آغوش پدرش ذبح شد، خدا لعنت کند قاتل او حرملة بن کاهل اسدی و همدستانش را.

این طفل شیرخواره همه لشکر من است 
در بیـن سی هـزار سپه، یـاور من است 
یـک بـاغ لاله هـدیه به محبوب کرده‌ام 
این شیرخواره دسته گلِ آخـرِ من است 
خونی کز آن جمال خدا گشت لاله‌گون 
بـاور کنید خـون علی‌اصغرِ مـن است 
ایـن طفـل شیر را مشمارید شیرخوار 
من مصحف خدایم و این کوثر من است 
مـن سینه چـاک سنگر سـرخ شهادتم 
این است آن شهید که هم‌سنگر من است 
ایـن اسـت آن شهیـد کـه با بی‌زبانی‌اش 
تـا صبـح روز حشـر پیام‌آور من است 
جسمش به روی دست من و مرغ روح او 
پـرواز کـرده در بغـلِ مـادر مـن است 
چون شمعِ سوخته شده از قحط آب، آب 
آبـی اگر که خورده ز چشمِ تر من است 
خواهید اگر کنید پس از این زیارتش 
قبرش به روی سینة غم‌پرور من است 
«میثم» شـرارة دل مـا را کشد به نظم 
با سوزِ سینه، تشنه لبِ ساغر من است

شعر: حاج غلامرضا سازگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۰۲ ، ۱۰:۵۵
حسین غفاری

به استقبال محرم

دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۵۲ ب.ظ

 

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله) :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود:
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.

(جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)

 

ماه محرم با یاد و نام امام حسین علیه السلام گره خورده است آنچنان که بوی محرم که می آید حرارت و گرمای حسینی در دلها شعله می کشد:

 

بوی محرم است که از دور می رسد

دل را شراره­ها به سر شور می رسد

بازم دهید پیرهن مشکی ام کزآن

چشمان بی قرار مرا نور می رسد

موسای عشق آمده اینک به کربلا

کاین راه عاشقی به خود طور می رسد

آن کار ناتمام خلیل از ورای قرن

اینجا چه عاشقانه به منظور می رسد

کم مانده است تا که قیامت شود بپا

زین نفخت عزا که به این صور می رسد

این کاروان غم به چه بزمی رسیده است

بر جای آب نیز، عطش جور می رسد

شعر: حسین غفاری

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۲ ، ۱۹:۵۲
حسین غفاری

همنشین ملائک

پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۴۹ ب.ظ

 

مجید از کسانی بود که بسیار در معرفت حضرت حق بالا رفت و نیروهای تحت امر خود را نیز به همین صورت حرکت داد. آنها در یک چله معنوی به قله های عرفان رسیدند و سپس از ملائک الهی مژده را شنید که همگی شهید خواهند شد. مجید در والفجر مقدماتی جلو رفت و مانند ابراهیم، برای همیشه در فکه ماند.
به نیروهایش گفت: بزرگان ما می گویند برای رسیدن به قله های عرفان، چله بگیرید و تلاش کنید گناهی از شما سر نزند.
نیروهایش را با عشق به خدا تربیت می کرد. میگفت در نمازها این دعای امام سجاد را بخوانید: اللهم انی اسئلک حبک، و حب من یحبک، و حب کل عمل یوصلنی الی قربک...
آنقدر عشق خدا در دلهای نیروهایش ایجاد کرد که نماز شب های آنها ساعتها طول می کشید.
روز آخر چله، مصادف شد با شب آغاز عملیات والفجر مقدماتی. به نیروهایش گفت: ملائک را می بینید که به استقبال آمده اند؟ برخی سرها را به علامت تایید تکان می دادند...
به تمام نیروهای گروهان مژده داد که همگی با شهادت خواهید رفت. اما دیر و زود دارد...
آن شب نیمی از نیروها به مانند فرمانده به شهادت رسیدند و بقیه در عملیات های بعدی.
از آن گروهان تعداد بسیار کمی جانباز به جا مانده.

 

بخشی از کتاب: «از گود مافیا تا گود قتل گاه» خاطرات شهید بی مزار فکه «مجید حشمتی»، نشر ابراهیم هادی، 1401، 120 صفحه(قطع پالتویی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۲ ، ۱۸:۴۹
حسین غفاری

پسر آشیخ محمود

چهارشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۸:۳۷ ق.ظ

کتاب «پسر آشیخ محمود» خاطرات و تاریخ شفاهی دکتر حسین علایی، استاد مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران و یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس است. علایی در این کتاب در ابتدا از کودکی و نوجوانی خود سخن می‌گوید، در ادامه خاطراتی از حوادث قبل و پیروزی انقلاب، شروع جنگ ایران و عراق، تشکیل نیروی دریایی، دوران پس از جنگ، ستاد مشترک و ... نقل می‌کند. با توجه به اینکه علایی مدتی را به عنوان فرمانده سپاه ارومیه آن هم در دوران حساس و بعد از تعویض شورای فرماندهی سپاه و آمدن شهید محلاتی به ارومیه است، ما نگاه ویژه داریم.

در این کتاب که مجلد اول آن است و در 664 ص تنظیم شده است از ص 292 تا 371 به این وقایع ارومیه و استان آذربایجان غربی و وقایع سپاه سابق پرداخته است.

در این کتاب چند عکس جدید از شهیدان مهدی امینی و مهدی باکری که فرماندهان عملیات سپاه ارومیه در دوران علایی بودند به چاپ رسیده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۰۲ ، ۰۸:۳۷
حسین غفاری

غدیریه 5

پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۵۰ ب.ظ

وارث غدیر

 

حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم داستان غدیر را تنها در همان جغرافیا و در قالب همان زمان خلاصه نکرده بلکه با اعلان حضرت علی بن ابیطالب، امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان جانشین خود هم همان زمان را مدیریت و همان جغرافیا را پوشش داد و هم با اعلان امامانی که از صُلب اویند تداوم زمانی طولانی مدتی را رقم زد:

«هان که من پیامبرم و علی وصی من است، هان مردمان! من رسولم و علی امام و وصی پس از من است و پس از او امامان، فرزندان اویند. آگاه باشید من والد آنان و ایشان از صلب اویند.»

و سپس به آخرین وارث غدیر اشاره می کنند و می فرمایند:

 أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى‏الدِّینِ

 آگاه باشید همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان ! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۰۲ ، ۱۹:۵۰
حسین غفاری