بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۴ مطلب با موضوع «عمومی» ثبت شده است

همین

سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۸۶، ۰۶:۴۲ ق.ظ
رفیق شفیقی زنگ زد و گفت : وبلاگ باید مال خودت باشد . از روزی که رفتی شهرداری ...گفتم راست میگی . حرف حق را باید قبول کرد . از این به بعد همان دغدغه ها و دل نوشته هایم را می نویسم .  دوستی برایم کامنت گذاشت که از سایتش دیدن کنم . دیدم مطالب جالبی در باره انتخابات گذاشته که نوعی روشنگری است . گفته به دوستان خودم هم بگویم تا با هم برای انتخابات به این صورت رفتار کنیم حرکت خوبیست . ormo.blogfa.comو در آخر بگویم که : در شهر یکی را کس، هشیار نمی بینم هر یک بتر از دیگر ،شوریده و دیوانه و ای کاش اینچنین بود .   و به قول دوستی : تا چه قبول افتد و که در نظر آید . شاید هم مصداقش خودم بودم !!!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۸۶ ، ۰۶:۴۲
حسین غفاری

Unknown

دوشنبه, ۵ آذر ۱۳۸۶، ۰۵:۴۱ ق.ظ
هو برای بسیج یکی از شعرهای زیبای قیصر امین پور را برگزیدم که خیلی جالب است تا به این بهانه تبریکی گفته باشم برای تمام عزیزانی که این روزها کمر همت برای خدمت به مردم بسته اند و این یعنی بسیجی بودن. شب عبور شما را شهاب لازم نیست که با حضور شما آفتاب لازم نیست در این چمن که ز گل های برگزیده پر است برای چیدن گل انتخاب لازم نیستخوشا که کار شما را به روزگار شمار  اگر درست بگویم حساب لازم نیست خیال دار تو را خصم از چه می بافد گلوی شوق که باشد طناب لازم نیست ز بس که گریه نکردم غرور بغض شکست برای غسل دل مرده آب لازم نیست کجاست جای تو از آفتاب می پرسم سؤال روشن ما را جواب لازم نیست زپشت پنجره برخیز تا به کوچه رویم برای دیدن تصویر قاب لازم نیست .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۸۶ ، ۰۵:۴۱
حسین غفاری

Unknown

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۸۶، ۰۴:۴۱ ق.ظ
حضور بایسته و شایسته برخی از اساتید دانشگاه می گفتند این اولین باری است که یک شهردار در ارومیه در جمع دانشگاهیان حاضر می شود . شاید اغراق می کردند ولی وقتی پرس و جو کردم همانگونه بود که می گفتند . شاید اولین باری هم بود که شهردار به زیر تیغ نقد صریح دانشجویان می رفت و مسایل و عمران شهری از منظر دانشجویان به سمع آقای شهردار می رسید. قصد ندارم تریبون باشم ولی از نگاه فرهنگی این حضور بایسته بود و این حضور هم شایسته شد. آنچنان که دفتر ارتباط دانشگاه با صنعت آمادگی خود را برای کارهای عمران شهری اعلام نمود. چقدر بایسته است که دیگر مسؤولین هم به نوعی جرات کنند و در دانشگاه نه به خاطر مسایل سیاسی و انتخابات و این دست مسایل ، بلکه برای اصلاح امور و دریافت نظرات کارشناسی از طرف جامعه علمی و تخصصی اقدام نمایند . معاونت فرهنگی در برنامه ها آتی خود در نظر دارد جلسات هم اندیشی با هنرمندان ، نویسندگان ، نخبگان ، علما و ... برگزار نماید. عمده ترین مطالبی که در جلسه صبح امروز دانشکده فنی مطرح شد : ترافیک آسفالت آب های سطحی در هنگام بارندگی بی برنامگی های ساخت و سازها رعایت اصول شهرسازی مسایل فرهنگی فضاهای سبزهماهنگی با دیگر سازمان ها در مورد حفاری و...
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۸۶ ، ۰۴:۴۱
حسین غفاری

فرهنگ سازی ۲

شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۸۶، ۰۳:۴۱ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم حمد بی سپاس خدای را که ما را در محور نقد سخن گذاشت تا به یمن دوستان خوب که عرض ارادتی نموده و بر حاشیه متن ما قلمی سوده اند و ما را از رای خود آگاه نموده و ما را به عیوب خود بینا ساخته اند. و دیگرانی نیز به واسطه دوستی تماس تلفنی را بهانه قرار داده تا ما به لحن زیبایشان جان خود را صفا بخشیم . کاش دوستان وقتی کامنت می دهند لااقل آدرسی الکترونیکی هم بگذارند تا از این طریقت بر شمار دوستان بیافزائیم. یکی از برنامه هایی که برای فضاهای سبز در نظر گرفته شده این است که در آن ها ایستگاه کتاب برای مطالعه گذاشته و حداقل تیتر روزنامه ها را جهت مطالعه درج کنیم. تا محلی برای تجمع ارباب فضل و مطالعه باشد و به تبع آن دور شدن افراد ناباب از اطراف این حوزه فرهنگی . چندین پارک محله نیز محل آن تعیین شده که به مرور فضا سازی آن ها شروع خواهد شد . تا مردم برا تنفس در فضای سبز در محله خود باشند و به سمت پارک های اصلی شهر کمتر بیایند.راهنمایی های شما را به جان پذیرا هستیم.
۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۸۶ ، ۰۳:۴۱
حسین غفاری

فرهنگ سازی ۱

شنبه, ۵ آبان ۱۳۸۶، ۰۲:۴۰ ق.ظ
به نام حی جلیلبحث فرهنگ و مباحث فرهنگی همیشه داغ بوده و هست . مهمترین چیزی که به نظر می رسد ، عدم تبلیغ صحیح و در موضع انفعالی بودن ماست . به این معنی که ما همیشه به نوعی یک فرهنگساز منحرف داریم که می خواهیم با آن مبارزه کنیم . در حالی که ما می توانیم جلو برویم . با ایجاد مراکز فرهنگی، ابزار فرهنگی و نیروی انسانی فرهنگی . همه عوامل باید دست در دست هم دهد. چقدر فضاهای شهری ، حتی ساخت و سازها تبلیغ فرهنگ ستیزی دارد . بیشتر پاساژها و مجتمع های بزرگ به خاطر «پول»، پارکینگ ها را تبدیل به مغازه نموده اند. درس هایی که همین مشکل به ما فرهنگ غلط آموزش می دهد عبارت است از : 1)همه چیز را می شود با پول خرید.2)مشکلات عمومی (ترافیک) به من ربطی ندارد . من باید سود بکنم .3)برای رسیدن به مقاصد خود ،می شود آدم ها را تطمیع کرد .4)...آموزش های غلط مانند ویروسی هستند که به سرعت به دیگران هم سرایت می کند. پول هایی که از این راه بدست می آید و مخارج خانه را تامین می کند ، غذای فرزندان را شبهه ناک می کندو آن وقت نسل آینده تربیت شده با پول های آن چنانی چه بر سر تفکر می آورد که نتیجه اش را در برخی موارد می توان دید.
۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۸۶ ، ۰۲:۴۰
حسین غفاری

Unknown

شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۸۶، ۰۶:۴۰ ق.ظ
هو سلام بر تمام عزیزانی که ما را شرمنده نمودید .ان شائ الله سر فرصت بعد از استقرار کامل به مطالب پرداخت خواهم نمود همچنین اگر در باره مسائل فرهنگی ارومیه مطالبی داشته باشید در خدمت خواهم بود
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۸۶ ، ۰۶:۴۰
حسین غفاری

قضاوت با شما

يكشنبه, ۱ مهر ۱۳۸۶، ۰۵:۳۹ ق.ظ
چرا وقتی یه یهودی ریشهایش رو بلند میکنه عملی رو مطابق با فرایض دینی خودش انجام داده ولی وقتی یک مسلمان این کاررو انجام بده به او لقب "افراط گرا" داده میشود؟ چرا یک راهبه که سر تا پایش پوشیده است بخاطر اینکه خودش رو وقف خداوند کرده مورداحترام است ولی وقتی یک زن مسلمان حجاب رو به عنوان پوشش خودش انتخاب میکنه "تحت ستم و محدود شده " به شمار میره؟ چرا اگر یک زن در دنیای متمدن غرب توی خونه اش بمونه وبه امور منزل وبچه هایش برسه و رسیدگی به این اموررو الویت زندگی خودش قراربده فداکاری کرده و کار مثبتی برای حفظ خانواده اش انجام داده اما اگر یک زن توی جامعه اسلامی همین کاررو انجام بده میگن این زن اسیره وآزادیهاش محدودشده وباید از این قید وبند رها بشه ؟ هردختری می تونه اون طوری که دلش میخواد لباس بپوشه وآرایش کنه و به دانشگاه بره بدون اینکه حقوق وآزادیهاش ازبین بره ولی وقتی یک دختر مسلمون با حجاب بخواد به دانشگاه یاهرنوع مرکزآموزشی دیگه بره از ورودش به اونجاجلوگیری میکنند. چراوقتی نوجوانی تمام فکروذهنش را به موضوعی اختصاص میده میگن فلانی چه استعداد خارق العاده ای داره و نخبه است و.... اما اگرفکر و وقتش رو روی  مسائل اسلامی  متمرکز کنه میگن "طفلک اززندگی ناامیدشده و اصلا" این بچه افسرده است و...." ؟ چرا وقتی یک مسیحی قتل یا جنایتی انجام بده کسی به این که اون چه دین ومذهبی داره اشاره ای نمیکنه اما هر کجای دنیا اگر مسلمانی به جرمی متهم بشه اول این اسلام است که محاکمه میشه؟ وقتی یه نفر خودش رو فدا میکنه تا دیگران رو نجات بده بهش لقب قهرمان و شوالیه و...میدن وهمه بهش احترام میذارن ولی اگر یک فلسطینی بخواد همین کاررو انجام بده تا پسرش رواز مرگ ,برادرش رو از شکستن استخوانهای کتفش ,مادرش رو از هتک حرمت, خونه اش رو از ویرانی و مسجدش رو از نقض حریم نجات بده بهش لقب تروریست میدن.چرا؟ چون فقط مسلمونه!!!! وقتی در شرایط بغرنجی هستیم که ناچار باید راه حلی رو انتخاب کنیم اگر اون راه حل فقط در پیروی ازفرامین اسلامی باشه صرفا" به همین دلیل ازش میگذریم وقبولش نمیکنیم بدون اینکه خودمون هیچ نظر شخصی و خاصی درباره اش داشته باشیم یا حتی درباره اش فکر کرده باشیم هممون اینو قبول داریم که وقتی یه راننده ماشین بی عیب و اشکالی رو توی یک مسیر بد میرونه اگه اتفاقی بیفته ماشین رو مقصر نمیدونه. اما وقتی از یه فرد مسلمون اشتباهی سر بزنه یا رفتار خلاف عرفی داشته باشه همه میگن:"بیا!! اینم ازاسلام." فارغ از رهنمودهای اسلام وسنت , اکثر مردم به راحتی هرچیزی که توی روزنامه ها بنویسن قبول میکنن ولی در مورد فرمایشات قرآن تردید دارن و به راحتی قبول نمیکنن.!!!!
۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۸۶ ، ۰۵:۳۹
حسین غفاری

بهاران

پنجشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۸۶، ۰۵:۳۹ ق.ظ
داشتم می آمدم اداره دیدم توی سر در ورودی یک پارچه زدند که : بهار تعلیم و تربیت بر معلمان و دانش آموزان مبارک باد .چند روز پیش هم به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان زده بودند : فرا رسیدن بهار قرآن مبارک ای کاش در این فصل پاییز پارچه ای روی قلبمان بزنیم که : فرا رسیدن پاییز گناهان مبارک باد .تا مگر به یمن این روزها گناهان از درخت آدمیت ما برگ ریزان شود و ما روسفید چون زمستان به آستان حق درآییم.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۸۶ ، ۰۵:۳۹
حسین غفاری

ماه میهمانی خدا

پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۸۶، ۰۷:۳۹ ق.ظ
آب چشمه ای بسوی ما روان است که هر کس از آن جرعه ای بنوشد به میهمانی ملکوتیان خواهد رفت و در هلهله شادی فرشتگان طنین آوای شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن را خواهد شنید.  کیست در این گذرگاه عمر بساط گدایی بر آستان آن رب العظیم الذی لیس کمثله شی و هو السمیع البصیر بگسترد و با خود زمزمه اللهم ادخل علی اهل القبور السرور ، اللهم اغن کل فقیر ، اللهم اشبع کل جایع، اللهم اکس کل عریان ...نداشته باشد.هان بگوش و به هوش باشید که نسیم هایی از فراسوی آسمان رو به وزیدن است که جمله جهانِ دل به یمن آن بهاری می شود و شکوفه های ایمان در وجود آدمی  شکوفا می شود.چون به وضوی عشق ،چشم خواب آلود و خاک آلودت را به سحر بشویی ، می توانی بر سر سفره اسماء حق بنشینی و به ذکر اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاهُ و کل بهائک بهی اللهم انی اسئلک ببهائک کله اللهم انی اسئلک من جمالک باجمله و کل جمالک جمیل ... چشم در ماوراء خاک بگشایی و در اقیانوس « یا نور و یا قدوس» غرق شوی ، آنوقت دهان بر طعام خاکیان می بندی و در سر سفره عرشیان می نشینی . کیست که این همه را بداند و مشتاق « رمـضـان » نباشد .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۸۶ ، ۰۷:۳۹
حسین غفاری

بیماری کاندیداتوری!

يكشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۸۶، ۰۴:۳۹ ق.ظ
سلام در طی مراحل رسیدگی به پرونده یکی از متهمین که مشکل چک داشت ، در مصاحبه حضوری که با وی داشتیم به مطلب جالب توجهی برخوردم که ایشان نوشته بود : «چون دچار افسردگی و اضطراب شده بودم بنا بر توصیه پزشک معالج جهت پر کردن اوقات فراغت در شورای شهر ... عضو شدم .»یاد آوری می نمایم که ایشان از شهر ... انتخاب شده بودند و عضو و رییس شورا هستند.تازه فهمیدم یکی از علل کاندیدا شدن ، بیماری و یا پر کردن اوقات فراغت  است. فکر کنم جنبه بیماری اش زیاد باشد که حالا به صورت اپیدمی هم درآمده .
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۸۶ ، ۰۴:۳۹
حسین غفاری