بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۸ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

شعر رمضان

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۱۵ ق.ظ

 

اشعار زیادی برای ماه مبارک رمضان گفته شده که هر کدام در بر دارنده مطالب مفیدی است. 

این شعر از صائب تبریزی برایم خیلی دلنشین بود. 

خصوصاً بیت : 

ماه رویی که شب قدر بود یک خالش

در سرا پرده ماه رمضان پنهان است

 

شعر کامل:

برق خاشاک گنه، روزه تابستان است

دود این آتش جانسوز به از ریحان است

می توان یافت ز سی پاره ماه رمضان

آنچه ز اسرار الهی همه در قرآن است

هست در غنچه لب بسته این ماه نهان

گلستانی که نسیمش نفس رحمان است

مشو از عزت این مهر الهی غافل

که درین مهر بسی گنج گهر پنهان است

ماه رویی که شب قدر بود یک خالش

در سراپرده ماه رمضان پنهان است

میکند روزه ماه رمضان عمر دراز

مد انعام درین دفتر و این دیوان است

غفلت از تشنگی و گرسنگی کم گردد

که لب خشک بر این بند گران سوهان است

باش با قد دو تا حلقه این در صائب

که مراد دو جهان در خم این چوگان است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۰۰ ، ۰۷:۱۵
حسین غفاری

عطر رمضان

سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۲۵ ب.ظ

 

 

از امشب «ربنا»ی مردم در فضا خواهد پیچید. 

و عطر رمضان مشام جان را سیراب خواهد کرد. 

از آنانی که اهل دل هستند التماس دعا داریم که ما را نیز بر سر سفره انعام رمضان بنشانند. 

وَ ذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ عَلَی لِسَانِی وَ عَمَلاً صَالِحاً فَارْزُقْنِی 
و یاد جاودان خود در هر شب و روز بر زبانم بنه، و کردار پسندیده روزی ام گردان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۲۵
حسین غفاری

انصار امام زمان(عج)

سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۲۱ ق.ظ

انصار امام زمان عج

شهید محمد علی حبیبی و شهید بهروز آهندوست

 

اگر بتوان برای انصار امام زمان (عج) که در دعای عهد می خواهیم تا از آن انصار باشیم: 

اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ

مصداقی امروزی تعیین کنیم، همان شهدا باشند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۲۱
حسین غفاری

میراث مکتوب شیعه (معرفی کتاب)

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۱۲ ب.ظ

 

  این کتاب تلاشى است براى بازشناسى آثار مکتوب قرن‏هاى نخستین اسلامى که بیشترِ آن‏ها اینک از دست رفته، اما بخش‏هایى از آن‏ها را مى‏توان در کتاب‏هاى باقیمانده به‏ دست آورد. این نوشته برخلاف کتاب سزگین، تاریخ التراث العربى که تنها از کتاب‏ها نام مى‏برد، تلاش دارد با گردآورى منقولات مؤلفان از منابع مکتوب متأخر، بازسازى کتاب آن‏ها را براساس مستحکم‏ترى استوار سازد. هدف این نوشته، شناخت و دست‏یابى به میراث مکتوب شیعه امامیه طى سه قرن نخست هجرى است. نویسنده، این بررسى را به‏عنوان متمم کتاب تاریخ التراث العربى فؤاد سزگین که با عنوان تاریخ نگارش‏هاى عربى به فارسى در آمده، انجام داده است.

    میراث مکتوب شیعه در سه فصل کلى تنظیم شده است :

    فصل اول : امام على علیه‏السلام و نزدیکانش : در این فصل، تاریخ تشیع و مکتوبات شیعیان در حدود نیم قرن اول هجرى مورد بحث و بررسى قرار گرفته و مکتوبات آنان که بیشتر در قالب دفتر و جزوه ‏هایى حدیثى بوده، پى‏گیرى شده است.

    فصل دوم : تشیع کوفى در دوران اموى : نویسنده در این فصل، از جریان رو به رشد تشیع، به‏ ویژه تشیع کوفى تحلیلى مختصر ارائه کرده و جریان‏ها و گرایش‏ها و شاخه‏ هاى تشیع کوفى

را مى‏کاود و در ادامه، لیست مؤلفان شیعى و کتاب‏هایشان را ارائه کرده است.

    فصل سوم : دوران سرکوب شیعه : این فصل به بررسى آثار شیعه میان سال‏هاى 136-198ق که حدودا دوره اول عباسیان است، اختصاص دارد. تشیع امامى در این مرحله، از نظر داخلى، درون خود شاهد اختلاف‏ها و انشعاب‏هایى بود. سرکوب دولتى و انشعاب داخلى، مشخّصه عمده جامعه امامى در این دوره است که تا آخرین سال‏هاى قرن دوم ادامه داشت (ص 170). بنابراین، نویسنده در این دفتر که دفتر اول است موفق نشده تا آثار و نوشته‏هاى شیعیان را در سه قرن نخستین به‏صورت کامل بررسى کند.

    در پایان کتاب سه فهرست آمده است : منابع و مآخذ، فهرست راهنما و فهرست نام نویسندگان.

 

بخشی از مقاله : نگاهى به کتاب «میراث مکتوب شیعه»، منصور داداش نژاد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۰ ، ۱۳:۱۲
حسین غفاری

زخم های نشمرده

سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۵۶ ب.ظ

 

... یک جایی توی همان معبر یکی از مجروحین چسبید به پای من. به ما گفته بودند که اصلاً کاری به کار مجروحین و شهدا نداشته باشیم. امدادگرها خودشان به مجروحین می­رسند.

از ترس پایم را هی می­کشیدم و می­گفتم که الان امدادگر می­آید، ما باید برویم جلو!

گفت: یک لحظه برگرد!

برگشتم دیدم یک خشاب توی دستش گرفته، گفت تو را جان امام اینها را از عوض من شلیک کن!

گریه کنان خشابش را گرفتم و خشاب خودم را درآوردم و آن را گذاشتم توی کلاش.

 

از کتاب «زخم های نشمرده»

خاطرات جانباز آزاده مدافع حرم مرحوم حاج جعفر عباس نژاد

تدوین حسین غفاری

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۵۶
حسین غفاری

براده های خورشید

سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۵۴ ب.ظ

 

چون روایت­ها از زبان افراد متعددی نقل شده است لذا برجسته شدن افراد که بیشتر در کتابهایی اتفاق می­افتد که متکلم وحده بوده و خاطرات فردی می­باشند، در این کتاب اتفاق نیفتاده و به قول آقای رحیم قره­جه­داغی از سرباز تا فرمانده این گردان، نقش مژثر و بسزایی در مأموریت­ها داشته­اند.

انسان­هایی در این گردان بالیدند که امروز از نظر مهارت­های نظامی در رده­های مدیریتی، سرداران شجاع این مرز و بومند. عده­ای نیز در راه اعتلای نظام جمهوری اسلامی، قالب خویش در زمین نهاده، پا در رکاب آسمان گذاشتند و به طیران در باغ­های ملکوت درآمدند.

نیروهای گردان جندالله ارومیه، وجب به وجب این شهرستان را در نوردیده، ضدانقلاب را از شهر و روستاها بیرون رانده و امنیت را دوباره تا مرزها برقرار کرده و در این میان پا را از محدوده جغرافیایی شهرستان برون نهاده، حتی تا مأموریت­های برون مرزی نیز رهسپار شدند و پس از سال­ها، روایت­های کوتاهی از  این دلاوری­ها در این کتاب مختصر جمع شد که اگر نبود غبار فراموشی سی و چند ساله، شاید این دفتر به چندین مجلد می­رسید.

 

از کتاب «براده های خورشید»

مروری بر تاریخچه و عملیات­های گردان جندالله ارومیه

مؤلف: حسین غفاری

چاپ اول 1399

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۵۴
حسین غفاری

انتزاع

شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۱۱ ق.ظ

و انتزاع چه چیز غریبی است

گاه آن به سراغ تو می آید

گاه تو به سراغ آن می روی

این آدم از بیرون مظروف است

اما از درون گویی بی انتهاست

و افتادن بی ظرفی در درون ظرف ، غریب است!

و تو نگو غریب، بگو پوستین عالم وارونه شده است

برخی از کتابها پنجره ای بسوی بی سویی است

و شهود دیدن نیست، واقع شدن در ماجراست

و نوشتن رمزخوانی واژه هاست

وقتی لباس حرف بر تن می کنند

برخی فهمها را نمی توان در ظرف کلمات ریخت

هنوز در بُعد گرفتار نشده اند

زمان به ایستگاهش نرسیده

و هنوز نگاه، به دنبال تلاقی است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۰۷:۱۱
حسین غفاری

جنگ مداوم

جمعه, ۶ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۲۹ ق.ظ

وقتی که جنگ شروع شد من 14 ساله بودم.

در کوچه پس کوچه های نوجوانی پرسه می زدم و چقدر دلم می خواست که من هم به جنگ بروم.

و این آرزو دو سال بعد محقق شد و در 16 سالگی عازم جبهه شدم تا تفنگ در دستم بگیرم و بجنگم.

6 سال از عمرم را درگیر جنگ بودم و چون در سال 1363 روی مین رفتم، تا حالا هم با عوارض جنگ، در جنگ بودم اما...!

اما جنگ تنها این نبود.

پدر و مادرم 14 سال جنگیده بودند تا من 14 ساله شده بودم و برادرهایم 17 و 24 ساله و خواهرهایم...

زندگی جنگ است. گاه از درون می تازد. گاه از بیرون یورش می¬آورد.

گاه در کنار شقایقی می توان پناه گرفت. زیر سایه نارونی آسود. اما دوباره باید جنگید.

گاهی زخم های عمیقی برمی دارم.

حالا تنها امدادگری که در کنارم دارم، همسرم هست که مداوایم می کند. امیدم می دهد. تیمارم می کند و دوباره مرا به جبهه می فرستد. همرزم خوب یعنی همین.

حالا پسرم آنقدر بزرگ شده است که بتوانم گاهی به او تکیه دهم.

جنگی بود. جنگی هست و جنگ ها خواهند بود.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۲۹
حسین غفاری