بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

بیدمشک

شمیمی از عالم فراخاکی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

اوقات فراغت

شنبه, ۴ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۱۴ ب.ظ

... آن چه امروزه از مفهوم اوقات فراغت یاد می شود با آنچه در فرهنگ قرآنی و عرفانی ذکر شده است نه تنها متفاوت است بلکه از بنیاد در تضادی آشتی ناپذیر قرار دارد. در حقیقت فراغت در تمدن امروز همان «بطالت» است و آن که بطالت را در این فراغت حس نکند معلوم میشود که زندگی اش بر باطل است!

... هنر فراغت این نیست که چگونه خود را در خلوت خود سرگرم کنیم بلکه هنر والاتر این است که چگونه از دام پر کردن اوقات خلوت و فراغت خود رها شویم تا در انقطاع و سبکبالی، فلاح و رستگاری را تجربه کنیم.

... ما تسخیر شدگان فضای مجازی گوهر ناب بازی و فراغت را در «صنعت غفلت» و «غفلت صنعتی» گم کرده ایم؛ ما از فرط بازی و فراغت، اصل بازی و فراغت را به سخره گرفته ایم؛ ما در جهان مجازی، هویت حقیقی خویش را به بازی گرفته ایم و از بومگاه فطری و سکنای الهی خود خارج و به فضای بیگانه با بوم زیست خود پانهاده ایم؛ ما از زمین خود بدر آمده و در زمین دیگران خانه کرده ایم از این رو بیگانه با خود و خدای خود شده ایم. ما تسخیر شدگان در این زندان نرم و نامرئی، ناتوان از دیدن دیوارهای سخت و آهنین ،آن دل مشغول بازی های روزگار شده ایم بی آنکه بدانیم فقط بازی پنداشتن این بازی هاست که ما را از دام این بازی ها نجات میدهد.

از کتاب: غایت های وارونه، برداشت های ممنوعه (از ص 99 تا 104)
نویسنده: دکتر عبدالعظیم کریمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۲ ، ۲۱:۱۴
حسین غفاری

نماز ضد باران!

جمعه, ۳ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۵۰ ق.ظ

 

بعد از مدتها به دیدار خانواده شهیدی رفتیم که به همت پایگاه شهید صیاد شیرازی مسجد حر در قالب «یادواره خانگی» در منزل شهید احمد شیعه علی صالح ترتیب داده شده بود.

آقا ابراهیم(پدر شهید) خودش از فرماندهان سالهای جنگ بود. و این شهید پروری یادگار سالهای دفاع مقدس بود.

در این برنامه یکی از همرزمان شهید به نام آقای مهدی حسین پور خیلی زیبا و روان از احمد خاطراتی را گفت که عالی بود.

از راه اندازی هیئت های عزاداری در اشنویه با ابتکار دعوت از هیئت های عزاداری از نقده که باعث شده بود مردم این شهر به اهل بیت (علیهم السلام) توسل بجویند و آن قدر نذورات اعم از گوشت و برنج و ... جمع شده بود که نه تنها عزاداران را تغذیه کرده بود بلکه تا چند روز این نذورات پخت شده و در مناطق محروم اشنویه پخش می ­شده .

از برکات همین چند شب عزاداری دهه محرم با دخیل شدن برخی زنان به مسجد امام جعفر صادق (ع) اشنویه و شفا یافتن بیمار به کما رفته، 18 نفر از زنان شیعه شده بودند و اتفاقات خوشایند دیگری که مرهون ابتکار و تلاش احمد شیعه علی صالح بوده است.

یکی از خاطرات شیرین «نماز ضد باران» بود که نقل شد!

ماجرا از این قرار بود که در پایگاه به شدت باران همراه با باد شدید بود که باعث تخریب برخی چادرها می شود بگونه ای که برخی نزد احمد آمده می پرسند همانگونه که نماز باران داریم، نماز ضد باران هم داریم تا بخوانیم تا این وضع فروکش کند؟!

احمد همه را جمع می کند و دعای توسل می خوانند و تا به اسم مبارک حضرت ولی عصر عج می رسد باران و طوفان بند می آید!

خداوند قبول فرماید و این از برکات دیدار از خانواده شهدا بود که شهید را بیشتر بشناسیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۰۲ ، ۱۰:۵۰
حسین غفاری

سفارش شهید

يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۴۵ ب.ظ

شهید محمدرضا عبدی

شهید «محمدرضا عبدی» در کرانه زمان نشسته بود و زاویه سنگرهای پنج ضلعی دشمن را می­پائید.

همانجا که سکوی پرواز او بود!

به سفارش آقا مهدی باکری در ادامه عملیات رمضان به همراه شهید سیف الله زاده و بهمن یحیی زاده برای بازدید محل عملیات می­روند...

سنگرهای بتنی، کانالها و خاکریزها و بهمن می ­پرسد ما اینجا چکار خواهیم کرد؟ و محمدرضا محل عروجش را نشان می­ دهد.

و کجایند آنهایی که در خاک گیر افتاده ­اند و از آسمان تعریفی ندارند تا ببیند آنهایی که تا انتهای سفرشان را نشان می­ دهند و عاشقانه به قربانگاه می­ روند تا پوستین ماندگی بیاندازند و شولای جاودانگی بپوشند.

و به هنگام عملیات گلوله دوشکا بر سینه محمدرضا جا خوش می کند و بهمن بالای سرش می رسد و محمدرضا تنها به یک سفارش بسنده می کند: «مواظب امام باشید!»

 

(به روایت دکتر بهمن یحیی زاده)

شهید محمدرضا عبدی اوصالو متولد : 24 بهمن 1344، شهادت : 22 تیر 1361 عملیات رمضان

کشف پیکر سال 1374

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۰۲ ، ۲۰:۴۵
حسین غفاری

رؤیای صادقه

سه شنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۲، ۰۷:۳۳ ب.ظ

از راست: زلفعلی اصغری، نادر ضیایی، شهید علی آذری اهرنجانی، عباس مقدم

 

(به روایت عباس مقدم)

با «علی آذری» همکلاس بودم.

برای همین در جبهه هم با هم بودیم.

در یک دسته و گروهان و گردان.

آن هم گردان قاسم از لشکر 31 عاشورا

راهی عملیات کربلای 5 شدیم.

2 شب بعد از عملیات، شب در حال پیشروی بودیم.

علی یک سربند یازهرا(س) به سرش بسته بود.  

آتش دشمن بی امان می بارید.

گلوله ها صفیرکشان از اطرافمان رد می شدند که ناگاه یک گلوله دوشکا روی قلب علی نشست.

همانجا افتاد!

دستش را برد و سربند زهرا(س) را از سرش کند و با کمی خاک روی زخم قلبش گذاشت.

و همانجا تمام کرد...

و این تمام ماجرا نبود...!

«نادر علی اکبرنژاد» گویی جانش به جان علی بسته بود. او هم افتاد و شهید شد!

ما به ادامه عملیات رفتیم.

آبها که از آسیاب افتاد و تب و تاب عملیات فروکش کرد. آمدیم عقب

نمی دانم شهدا را کجا تخلیه کرده بودند که هنوز جنازه علی به سلماس نرفته بود.

پدرش سراغ بچه اش را می گرفت. می گفت علی شهید شده.

چون جنازه نیامده بود من جرأت نکردم بگویم که علی شهید شده!

اما حیرت من آنجا بود که پدرش گفت من اطمینان دارم که پسرم شهید شده. چند روز بعد از عملیات مادرش خوابی دیده بود که جیغ زنان و گریان از خواب پرید.

گفتم چه شده؟ گفت علی شهید شد. گفتم از کجا می دانی؟ گفت خودم دیدم که گلوله ای به قلبش خورد و او پیشانی بند یازهرایش را روی زخمش گذاشت!

 

علی آذری اهرنجانی متولد 13 بهمن 1348 در سلماس بود که در تاریخ 22 دی ماه 1365 در ادامه عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.

نادر علی اکبرنژاد متولد  17 اردیبهشت 1349  در سلماس بود که در تاریخ 22 دی ماه 1365 در ادامه عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۰۲ ، ۱۹:۳۳
حسین غفاری

وارونگی!

يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۲۹ ب.ظ

یک بروشوری را از کتاب «تربیت چه چیز نیست؟» دکتر عبدالعظیم کریمی تهیه و در اختیار معلمان گذاشتم. سری به وبگاه ایشان در اینترنت هم زدم به آدرس: https://www.karimi.ir

همانجا با یکی دیگر از کتابهای استاد آشنا شدم که معرفی آن نیز خالی از لطف نبود:

طرح گفتمانِ «غایت های وارونه ، برداشت های ممنوعه»، بهانه ایی برای واگشایی و رونمایی از نگاهی متفاوت به شیوه ای وارونه است تا آن چه در ساختار ذهن و اندیشه ما ،مأنوس و معمول شده است از ریشه و بنیاد نامأنوس و نامعمول بنماید.

با این نگاه ناباب و شاید نایاب، البته با دلی آشوبناک ناگهان در می یابیم که در این جهان باژگون، یا راه را وارونه می‌رویم یا وارونه راه می رویم!

 به بیانی دیگر، یا نگاه ما به زندگی وارونه است و یا نگاه زندگی به ما وارونه شده است؛یا جهان در دید ما دگرگون می‌نماید یا ما در دید جهان دگرگون گشته‌ایم.

 گویا آن چیز هایی را که نمی دانیم به دلیل چیز هایی است که می دانیم؛

آن چیزی هایی که نمی بینیم به دلیل چیزهایی است که می بینیم؛

آن چیزهایی که نمی شنویم به دلیل چیزهای است که می شنویم

و آن چیزهائی را که نداریم بدلیل چیزهائی است که داریم.

برای بازشناسی این جهان وارونه نخست باید با یک «دوربرگردان کامل» جاده پیشِ رو را با «نعلی باژگون» دور بزنیم و هرم شناختی خود را از سَر بِه تَه جابجا و معکوس کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۰۲ ، ۲۱:۲۹
حسین غفاری

حجت موجه

پنجشنبه, ۴ آبان ۱۴۰۲، ۰۵:۵۴ ب.ظ

 

... تیر مستقیم بدن حجت را متلاشی نموده و تنها سر و دستش مانده و از سینه به پایین چیزی نمانده بود.

تازه آرزوی بزرگ حجت یادم آمد که می گفت: خدایا برای حجت گلوله توپی بفرست، گلوله کلاش برای حجت افت دارد.

همین مانده از پیکر را، داخل یک جعبه مهمات گذاشتیم و راهی شدیم. بین راه آقا مهدی (شهید مهدی باکری) چراغ داد که بایستیم. پیاده شد و سراغ حجت را گرفت. صالح(شهید صالح اللهیارلو) گفت پشت تویوتاست. آقا مهدی رفت و پتو را کنار زد و گفت: صالح تو حجت را نمی­شناسی؟ و صالح با ناراحتی و شرم و خجالت اشاره به جعبه مهمات کرد. هرکسی جای آقا مهدی بود تعجب می­کرد که پیکر حجت داخل یک جعبه مهمات کوچک چکار می کند. مگر آدم در اینجا جا می شود.

 با بازکردن درب جعبه مهمات، صدای یاحسین آقا مهدی بلند شد و سرش را کنار تویوتا گذاشت و گریه کرد و ساکت شد. بعد هم بدون خداحافظی رفت...

شهید حجت فتوره چی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۰۲ ، ۱۷:۵۴
حسین غفاری

بر روح بیفزائید

چهارشنبه, ۳ آبان ۱۴۰۲، ۰۷:۵۹ ب.ظ

 

امام علی علیه السلام در بخشی از خطبه 183 نهج البلاغه می فرماید:

 أسهِرُوا عُیونَکُم و أضمِرُوا بُطونَکُم و استَعمِلُوا أقدامَکُم و أنفِقُوا أموالَکُم

و خُذُوا مِن أجسادِکُم فَجُودُوا بها على أنفُسِکُم و لا تَبخَلُوا بها عَنها

چشمانتان را شبها بیدار دارید و شکمهایتان را گرسنه و پاهایتان را به کار (عبادت) گیرید و اموالتان را انفاق کنید و از جسمهایتان بستانید و به جانهایتان ببخشید و از این کار بخل و دریغ نورزید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۲ ، ۱۹:۵۹
حسین غفاری

آزادی فلسطین

جمعه, ۲۸ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۱۴ ب.ظ

#غزه

غزه حالا دیگر تبدیل به نماد شده است.

همانطور که در طول سالهای دفاع مقدس خیلی نماد تولید شد. 

مثل دزفول!

آن زمان باران موشک بود که بر سر مردم دزفول بارید اما مقاومت کردند و ماندند و پیروز شدند. 

البته شهید هم دادند. 

در سرزمینهای اسلامی حالا غزه نماد شده است. 

نماد مظلومیت و در عین حال مقاومت

همان مقاومتها در جغرافیای ایران اسلامی در نقطه دزفول اینک وسعت جغرافیایی بزرگتری به پهنای کل دنیا پیدا کرده است. 

این وسعت نشانه هایی را به دنبال خود دارد ان شاء الله 

و این وعده ها وقتی از زبان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای شنیده می شود لذت بخش تر می شود: 

فلسطین آزاد خواهد شد؛ در این هیچ شبهه‌ای نداشته باشید. فلسطین قطعاً آزاد خواهد شد و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا دولت فلسطینی تشکیل خواهد شد؛ در اینها هیچ تردیدی نیست؛ اما بدنامی آمریکا و بدنامی غرب برطرف نخواهد شد. اینها همچنان بدنام خواهند بود. شکی نیست که بر اساس حقایقی که خدای متعال تقدیر کرده است، خاورمیانه‌ی جدید شکل خواهد گرفت. این خاورمیانه، خاورمیانه‌ی اسلام خواهد بود... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۰۲ ، ۲۱:۱۴
حسین غفاری

زخم کودکان

چهارشنبه, ۲۶ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۵۸ ب.ظ

مرگ بر اسرائیل

من زخم‌های کهنه دارم بی شکیبم
من گرچه اینجا آشیان دارم غریبم

من با صبوری کینه دیرینه دارم
من زخم داغ آدم اندر سینه دارم

زخمهای کهنه ما خیلی کهنه تر از تولد منحوس اسرائیل است.

این داغ از آنجا آغاز شد که تعدادی از یهودی ها دربدر دنبال این بودند که پیامبر گرامی اسلام را از میان بردارند.

ما داغی اینچنینی در سال 61 هجری قمری دیدیم که سیدالشهدا در آغوشش کودک خردسالش را تیرخورده به سمت خیام برگرداند.

ما آن صحنه ها را ندیدیم اما برای داغ آن حدود 1400 سال است گریه می­کنیم.

در دوران دفاع مقدس صحنه هایی از نزدیک در بمباران شهرها از به آغوش کشیدن کودکان شهید تجربه کردیم.

اما اسرائیل روی تمام خونخواران تاریخ را سفید کرد.

او با بمبهای آمریکایی هر روز این صحنه ها را بروزرسانی می کند!

خدایا خودت آوارگی قوم بنی اسرائیل را دوباره برایشان بروز رسانی کن تا در این آوارگی بمیرند!

 

#طوفان_الاقصی

#اسرائیل_کودک_کش

#مرگ_بر_اسرائیل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۰۲ ، ۲۰:۵۸
حسین غفاری

طوفان الاقصی

شنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۱ ق.ظ

طوفان الاقصی

گویی مرحوم حمید سبزواری این اشعار را برای این روزهای فلسطین سروده بود.

گویی می دانست سست عنصرانی حتی از نوع داخلی خواهند بود که چون «بانگ الرحیل» به سمت سرزمین قدس برخیزد، برخی حتی در کنار اسرائیل خواهند ایستاد و برای کشته شدگان صهیون اشک خواهند ریخت!

گویی می دانست که برخی چشمهایشان آنقدر غبار آلود است که نمی توانند موسای زمان را ببینند.

وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم

دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم

گاه سفر آمد؛ نه هنگام درنگ است

چاووش می‌گوید که ما را وقت تنگ است

...

فرمان رسید: این خانه از دشمن بگیرید!

 تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید!

یعنی کلیم، آهنگِ جان سامری کرد

 ای یاوران! باید ولی را یاوری کرد

فرض است فرمان بردن از حکم جلودار

گر تیغ بارد، گو ببارد نیست دشوار

تکبیرزن، لبیک‌گو، بنشین به رهوار

مقصد دیار قدس، همپای جلودار

#طوفان_الاقصی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۲ ، ۰۶:۵۱
حسین غفاری